English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7354 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staddle U قسمت تحتانی
pile foot U قسمت تحتانی شمع
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
foundation U پایه مبنا
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
component U قسمت
components U قسمت
cantos U قسمت
rasher U قسمت
plank U قسمت
canto U قسمت
data division U قسمت
batches U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
caboodle U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
grist U قسمت
rashers U قسمت
units U قسمت
in part U در یک قسمت
in sections U قسمت قسمت
internode U قسمت
snick U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
kismet U قسمت
arm U قسمت
batch U قسمت
portion U قسمت
portions U قسمت
percentages U قسمت
percentage U قسمت
head stall U قسمت سر
section U قسمت
instalments U قسمت
instalment U قسمت
installments U قسمت
feck U قسمت
agencies U قسمت
agency U قسمت
pieces U قسمت
piece U قسمت
sections U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
unit U قسمت
sect U قسمت
department U قسمت
segment U قسمت
departments U قسمت
division U قسمت
part U قسمت
compartments U قسمت
compartment U قسمت
detachments U قسمت
segments U قسمت
sects U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
dole U قسمت
Corp U قسمت
detachment U قسمت
party U قسمت
divisions U قسمت
partitions U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
partition U قسمت
head piece U قسمت بالا
sappers U قسمت مهندسی
intelligence service U قسمت اطلاعات
interservice U داخل قسمت
sect U قسمت کردن
key facility U قسمت مهم
installation type U نوع قسمت
installation property U اموال قسمت
subsections U قسمت فرعی
foot U قسمت پایینی
hypoderm U قسمت زیرجلد
hilted U قسمت عقبی
installation property U دارایی قسمت
inside U قسمت داخلی
insides U قسمت داخلی
headquarters detachment U قسمت ارکان
foreparts U قسمت جلو
intercommand U بین قسمت
pouf U قسمت پف کردن
operating agency U قسمت اجرایی
northwards U قسمت شمالی
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
naval establishment U قسمت دریایی
moiety U قسمت مساوی
millesimal U یک هزارمین قسمت
middle part U قسمت میانی
channel U قسمت عمیق اب
preludes U قسمت مقدماتی
overflow section U قسمت سر ریز سد
personnel section U قسمت پرسنلی
titbit U قسمت لذیذغذا
titbits U قسمت لذیذغذا
sapper U قسمت حفاری
sapper U قسمت مهندسی
sappers U قسمت حفاری
palmation U قسمت پنجهای
prelude U قسمت مقدماتی
channeled U قسمت عمیق اب
channeling U قسمت عمیق اب
channelled U قسمت عمیق اب
quotients U خارج قسمت
northward U قسمت شمالی
linear portion U قسمت خطی
subsection U قسمت فرعی
channels U قسمت عمیق اب
men's apartments U قسمت مردانه
medical service U قسمت بهداری
medical department U قسمت بهداری
control section U قسمت کنترل
quotient U خارج قسمت
sects U قسمت کردن
initialing U اولین قسمت
bachelor quarters U قسمت مجردی
leg U بخش قسمت
better part U قسمت بیشتر
black body U قسمت خطرناک
cable block U قسمت کابل
legs U بخش قسمت
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
departments U قسمت هیئت
departments U قسمت شعبه
department U قسمت هیئت
crypto service U قسمت رمز
midst U قسمت وسط
department U قسمت شعبه
detail group U قسمت بیگاری
detail part U قسمت مفصل
division officer U افسر قسمت
ashi noko U قسمت داخلی کف پا
forehand U قسمت ممتاز
forehands U قسمت ممتاز
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
actine U قسمت خارجی
initialled U اولین قسمت
active federal service U قسمت کادر
initialling U اولین قسمت
active installation U قسمت فعال
administration building U قسمت اداری
advance detachment U قسمت پیشرو
advance detachment U قسمت سرجلودار
advance party U قسمت پیشرو
advance point U قسمت سر جلودار
advance point U قسمت نوک
initials U اولین قسمت
advance section U قسمت جلویی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com